مچبند هوشمند مایکروسافت
مدیر عامل جاه طلب مایکروسافت، ساتیا نادلا همیشه ذهنی ابری دارد. او دنیایی را در ذهن میپروراند که در آن کاربران همیشه در فضایی ابری با هم در ارتباط هستند. در واقع مایکروسافت فضایی را میخواهد که به شکل یک پلت فرم هوشمند برای ذخیره دادههای میلیونها کاربر کار کند. این فضای ابری بعلاوه میتواند دادهها را پردازش و تفسیر کند و اطلاعات مربوطه و متنی را فعالانه به هر کاربر بازگرداند.
مایکروسافت بند در راستای همین خواسته شرکت ساخته شده است. در درون این هوشمند 10 سنسور جای داده شده است که مسئولیت جمع آوری دادههای خارجی را داشته و آنها را در فضای ابر پردازش میکند و سپس تحویل کاربر میدهد و به آنها این امکان را میدهد که به طور پیوسته تصمیماتی راجع به سلامتیشان بگیرند.
این سیستم در واقع مشابه کاری را انجام میدهد که حواس پنجگانه ما در هنگام جمع آوری داده برای مغز انجام میدهند.
سنسور ضربان قلب به طور مداوم مسئولیت نظارت بر ضربان قلب کاربر را دارد، ژیرومتر و شتاب سنج سه محوره به حرکت کاربر میپردازند. GPS که به طور مستقل از اسمارتفون کار میکند، اطلاعاتی چون دویدن کاربر را جمع آوری میکند. میکروفون صدای وارد شده را دریافت میکند. سنسور نور محیطی در نورهای مختلف تغییر میکند، سنسور گالوانیکی پوست یا همان GSR زمانی که دستگاه در حال فرسایش و خرابی است به آن گوشزد میکند. سنسور اشعه فرابنفش مسئول تشخیص میزان این اشعه مضر بوده و برای کاربر اطلاعات بسیار مفیدی برای در امان ماندن از نور خورشید جمع آوری میکند. سنسور دمای پوست هم که ناظر دمای بدن است و سنسور خازنی هم مسئولیت تشخیص زمانهایی که کاربر دستگاه را لمس میکند، برعهده دارد.
این 10 سنسور منحصر بفرد همگی ساخت مایکروسافت بوده و در یک دستگاه جای داده شدهاند.
این سنسورها مسئولیت ایجاد ارتباط مداوم بین فعالیتهای روزانه کاربر از خوابیدن گرفته تا پیاده روی بعداز ظهر با فضای کلاود یا ابر را دارند. کلاود هم به گونهای طراحی شده است که پشتیبانی مورد نیاز و منحصر بفرد هر کاربر را به او ارائه دهد.
این مچبند هوشمند طبق گفتههای مایکروسافت توانایی کار تا 2 روز با یک شارژ 1.5 ساعته را دارد. در واقع با این سرعت شارژ و این دوام، مایکروسافت برای کاربرانش، بند هوشمندی را ساخته که تقریبا همیشه در کنارشان باشد.
در واقع بحث باتری یک مساله مهم است و تعداد دستگاههایی که بتوانند در این زمینه موفق باشند انگشت شمارند.
گجت پوشیدنی مایکروساف یک گجت فیتنسی است، ساعت هوشمند نیست و نمیخواهد هم باشد.
پیش از این گفتیم که این مچبند برای ردیابی وضعیت سلامت کاربر تهیه شده است، ولی در اینباره نگفتیم که مایکروسافت بند میتواند دریچهای به سوی دستگاه اصلی کاربر باشد. این مچ بند نوتیفیکیشنها، تماسها و پیامهای متنی را نشان میدهد و برای دیگر ساعتهای هوشمند به عنوان یک میزبان عمل میکند.
مایکروسافت صاحب همه این خوبیها و مزیت هاست، چرا که نخواسته یک ساعت هوشمند باشد. ساعتی که میخواهد خیلی از کارها را انجام دهد و توان انجام آن را ندارد، چون باتری یا قلب تپنده آن به اندازه کافی قدرتمند نیست.
یکی از همین ساعتها، اپل واچ است. این ساعت 1 روز کار میکند (تازه ۱۸ ساعت!)، آنهم با زمان شارژ تقریبا 3 برابر زمان شارژ مایکروسافت بند! بعلاوه ساعتهای هوشمند مثل اپل واچ همیشه مثل یک بند فیتنس در حال کار نیستند. اگر چنین باشد که احتمالا روزانه به چندین بار شارژ نیاز پبدا خواهند کرد. تا فراموش نکردهایم، بگوییم که مایکروسافت بند بعلاوه یک سیستم شارژ سریع 30 دقیقهای هم دارد که حسابی به کار کاربرانش میآید.
اصل تبعیت فرم از کارکرد
پیروی مایکروسافت از این اصل به این شرکت این امکان را داده است که هوشمندی مقاوم نسبت به کارکردش بسازد و در عین حال برخی از ویژگیهای یک ساعت هوشمند را هم در آن جای دهد. در واقع کاربرد اصلی کاربران اپل واچ و البته مایکروسافت بند، مرتبط به سلامت و ارتباط با نوتیفیکیشنهای اسمارتفون میشود. مایکروسافت بند این انتظارات را به خوبی برآورده میکند.
اپل اما چون جای گجتش را مچ افراد میبیند، تصمیم گرفته که یک ساعت باشد، انگار مچ کاربران فقط برای انداختن ساعت تعبیه شده است. این اسمارت واچ تعداد زیادی ویژگی خوب را فرای انتظاری که از یک گجت سلامت داریم، پوشش میدهد. به همین دلیل کاربران اپل واچ مجبورند به دلیل شارژ دستگاهشان مدت زمان بیشتری را از او دور بمانند. همین دور ماندن میزان نظارت بر سلامت افراد را کمتر میکند و محصول اپل را در خطر بی استفاده بودن، مخصوصا به هنگام خواب قرار میدهد.
البته بازار هنوز در اینباره سردرگم است، تقاضا برای یک گجت فیتنس بیشتر از یک ساعت هوشمند است و خریداران ترجیح میدهند پول نازنینشان را صرف چیزی بکنند که بیشتر برایشان کاربردی و جذاب است.
مایکروسافت در این زمینه موفق بوده است. این کمپانی ترجیح داده طبق نیاز کاربران پیش رود، تا اینکه آنها را با زرق و برق اضافی متقاعد به خرید محصولی گران و در عین حال کمتر کاربردی کند.
تاثیر کوپرتینو
میگویند اپل خوب بلد است که چطور به افراد القا کند که چه میخواهند و آنها را مجبور به گوش دادن کند. ساعت اپل با قیمت 350 دلاریاش یک گجت لوکس محسوب میشود، دقیقا همانطور که خود شرکت میخواسته است. اپل بیشتر تلاش کرده که مردم اپل واچ را بزور هم شده بخواهند تا اینکه آنرا طوری بسازد که نیازهای آنها را برطرف کند. در واقع به خاطر نام برند اپل و ورودش به این حوزه، بر اعتبار حوزه پوشیدنیها افزوده میشود و این حضور باعث میشود که دیگر کمپانیها هم از توجه حاصل شده سود ببرند. در واقع ارائه مایکروسافت بندهای بیشتر درست سه روز مانده به رویداد اپل از سوی شرکت هم نشان دهنده آگاهی برندهای دیگر از این امر بوده است.
پیروی مایکروسافت از اصل تبعیت فرم از کارکرد که موفقترین روش در این حوزه شناخته میشود، موجب پدبد آمدن گجتی آرمانی شده است. طراحی این دستگاه در واقع نشان دهنده توانایی اصلی آن است.
هوشمندتر از دیگر مچبندها
برخلاف دیگر مچبندهای بازار، مایکروسافت بند به گونهای ساخته شده است که اندکی از ویژگیهای یک ساعت هوشمند را نیز داشته باشد. صفحه این مچ بند قابل سفارشی شدن است، دسترسی به نوتیفیکیشنها را برایتان فراهم میکند، توانایی پیوستن به رسانههای اجتماعی را دارد، اجازه فعالیت توسعه دهندگان شخص ثالث را میدهد، دارای یک کیبورد هوشمند و ویژگی خواندن سریع و کورتانا نیز است.
استراتژی استفاده از پلت فرم برپایه کلاود، برای آماده سازی اطلاعات لازم در زمینه سلامت افراد، یکی از اصلیترین اجزای استراتژیهای این شرکت در زمینه ساخت این مچبند است. این مچ بند در واقع درگاه یا رابطی به این پلت فرم است. اپل و گوگل هم دارای پلت فرمهای سلامت هستند، اما مال مایکروسافت تنها پلت فرمی است که اجازه مورد استفاده قرار گرفتن از سوی دیگر سرویسها و دستگاههای سلامتی را هم میدهد.
مشخص است که با این حالت، فروش این پوشیدنی تنها هدف مایکروسافت نیست و در واقع محاسبات ابری و البته سلامت مایکروسافتی بیشتر برای این شرکت اهمیت دارد.
همه از آن استفاده میکنند
بر خلاف اپل واچ، مایکروسافت بند با پلت فرمهای مختلف کار میکند و کاربران سیستم عاملهای مختلف میتوانند از مزیتهای این مچبند بهره ببرند.
قیمت مناسب است
در برابر کالای لوکس اپل، این مچ بند با قیمت 199 دلاریاش، قطعا قابل دسترستر خواهد بود.
بیشتر کسانی که این چند وقته و به دلیل قدرت انکار نشدنی اپل در تبلیغ کالاهایش به سمت حوزه پوشیدنیها جذب شدهاند، ساعت اپل را دور از دسترس خود میبینند، پس به سمت گجتهایی چون مایکروسافت بند خواهند آمد که تقریبا تمام انتظارات آنها از یک گجت سلامت و حتی یک اسمارت واچ رابرآورده میکند.
قدرت در دست نماینده مایکروسافت است، زیرا این گجت همکاری را انتخاب کرده است. همکاری و ارائه چیزی که برای کاربر کاربردی است و میتواند آنرا در ازای پرداخت هزینهای معقولانهتر بدست آورد.
این تحلیل میتواند درست باشد، در عین حال میتواند غلط هم باشد، ولی اینکه مایکروسافت توانسته با محصولش چندین لایه از حوزه پوشیدنیها را تحت پوشش قرار دهد، نشان از قدرتی دارد که برای رقابت با اپل واچ کافیست.